تجربهای از یک مسابقه دو و درسی درباره رفتار گلهای
چندی پیش در یک مسابقه دو شرکت کردم. از روزها قبل، برگزارکنندگان مسیر مسابقه را با نقشههای گرافیکی دقیق و واضح در صفحه اینستاگرام رویداد منتشر کرده بودند تا دوندگان با مسیر کاملاً آشنا باشند.
اما چند روز مانده به مسابقه، بخش کوتاهی از مسیر- حدود ۲۰۰ متر- به دلیل تعمیرات آسفالت مسدود شد در حالیکه امکان عبور از آن وجود داشت.
روز مسابقه، پس از شروع و طی حدود یک کیلومتر، به همان مانع رسیدیم. دوندگان پیشتاز که حرفهایتر هم بودند، بیدرنگ وارد مسیر انحرافی شدند، و باقی شرکتکنندگان هم پشت سر آنها به همان مسیر رفتند. من هم ابتدا به دنبالشان رفتم، اما حس عجیبی داشتم.
در تمام مدت کوتاه آن مسیر انحرافی، چیزی درونم فریاد میزد که «این راه درست نیست!» یادم آمد که آقای هوتن هاشمی در یک سری از استوریهایش در مورد رفتار گلهای صحبت کرده بود. ذهنم درگیر شد: از دیگران پیروی کنم یا مسیر درست را دنبال کنم؟ به چند نفر هشدار دادم که این مسیر شاید اشتباه باشد، اما یکی از آنها گفت: «اگه اشتباه بود که همه نمیرفتن!»
در همان لحظه تصمیم گرفتم برگردم. تنها، با شک و تردید، مسیر اصلی را ادامه دادم , با این فکر که یا من اشتباه میکنم، یا آن ۳۰۰ نفر دونده. وقتی به اولین چک پوینت رسیدم و تایید شد که در مسیر درست هستم، خیالم راحت شد. مسیر را ادامه دادم و نهایتاً شاید به عنوان تنها دونده ایی که مسیر درست رو طی کرد از خط پایان گذشتم.
آن روز درس ارزشمندی گرفتم: دوری از رفتار گلهای. این نوع رفتار وقتی رخ میدهد که فرد بدون تفکر مستقل، صرفاً از رفتار گروه تبعیت میکند. این الگو را نه فقط در مسابقات یا موقعیتهای اجتماعی، بلکه در اقتصاد و بازارهای مالی و سوشال مدیا هم بارها دیدهام.
این تجربه برایم یک یادآوری مهم بود:
تفکر مستقل همیشه آسان نیست، اما اغلب راه درست همان است.
دیدگاه
وانیا
مژده
ساحل
ندا
مژگان
Leyla
mani